Shefa |
Posted: 20 Jan 2010 06:36 AM PST کارتون ِ مَلِک خورشید، ساخته ی آقای صادقی در سال 1354. داستانی مهم برای همه ی ما. . لینک در یوتیوب داستان ِ پادشاهی که دید روزها و هفته ها و فصل ها همه عین ِ همند و تکراری. از فصل ها و تکرارشان بدش می آمد. آرزویی نداشت. تا اینکه خدا کمک کرد و او وارد ِ اتاقی که نباید می شد، شد و عکس ِ دختری را دید (کنایه از آرزوی شخصی) و نفهمید چرا عاشقش شد و به دنبالش رفت. در راه خطرها بود، غول ها و دیوها. اما همه را با همت ِ خودش و کمک ِ خدا از بین برد و دخترهای زیادی را نجات داد، اما هیچکدام آن دختر نبودند. پس با آنها ازدواج نکرد تا اینکه بالاخره در مرحله ی آخر اژدهایی را که روی جریان ِ رودخانه بسته بود و آب ِ شهر را قطع کرده بود را دید که مردم برای اینکه آن اژدها از روی آب بلند شود خوشگل ترین دختر ِ شهر را دارند به او هدیه می کنند. اژدها را کشت و دختری را که دید همان بود که می خواست. Excerpt: Prince Khorshid, or King of the sun, an old story inspired from Ferdowsi's Shahnameh. This posting includes an audio/video/photo media file: Download Now |
You are subscribed to email updates from Shefa To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |